ایین ونتام حدود ساعت هفت و نیم صبح با اداره پلیس فیرهاون تماس می گیرد. دانا دارد یک پاکت یک لیتری آب زغال اخته می خورد که اتفاقی کلمه «کوپرز چیس» را می شنود. او خودش داوطلب می شود و برای کریس هادسن پیام می فرستد. کریس امروز صبح مرخصی است ولی نمی خواهد این را از دست بدهد.ساعت هفت صبح پدر متیو مکی تماسی از مورین گاد دریافت می کند. ساعت هفت و نیم او بلند شده و لباس پوشیده است، یقه کشیشی اش در دید است و منتظر یک تاکسی برای رفتن به اداره پلیس است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.