وقتی باگدن نوزده سال داشت مادرش فوت کرده بود. وقتی پدر باگدن مرده بود، به مادرش مقداری پول رسیده بود؛ از یک جایی که برای گفتن جزئیاتش وقت نشده بود. پول خرج تحصیل باگدن در رشته مهندسی در دانشگاه فنی کراکوف شد. وقتی مادرش سکته مغزی کرد و در خانه از حال رفت باگدن دانشگاه بوده است. اگر او آن موقع خانه بود، مادرش را نجات می داد، ولی نبود و بنابراین نجاتش نداد. باگدن به خانه آمد، مادرش را دفن کرد و روز بعد عازم انگلستان شد. تقریبا بیست سال بعدش الآن او دارد به یک چمن مزخرف نگاه می کند.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.