داگلاس در حالی که عینک مطالعهاش را از چشم بر می داشت، دکمه لباس خوابش را تا بالا بست و از رختخواب بیرون آمد، همه اینها را از قبل فکر کرده بود. پاپی تفنگ داشت اما به نظر نمی رسید که هرگز از آن استفاده کرده باشه، اما حتماً آموزش تیراندازی دیده. پاپی صدای باز شدن در ورودی را شنیده بود؟ شاید نه. داگلاس در طول سال ها نسبت به خطر هوشیار شده بود، اما پاپی اینطوری نبود. شاید هم هرگز نمیشد. او قبلاً بارها با افرادی شبیه پاپی ملاقات کرده بود، و قبل از اینکه حتی متوجه حضورشان شوید، سرویس را ترک می کنند و سراغ بچه دارشدن می روند. البته این روزها اجازه ندارید این حرف را بزنید، چون باعث میشود دنیا دیوانه شده و برعلیه شما گارد بگیرد.
ادامه ...
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Create your
podcast in
minutes
It is Free