آیا تا به حال از مورین گیلکز حرفی زده ام؟ گمان می کنم چیزی نگفته ام، اما قصد بی احترامی نداشتم. امیدوارم ناراحت نشود. او در راسکینکورت زندگی میکند. همسرش موتور دارد و خودش گاهی به اینجا می آید تا لوازم اضافی اهالی را برای خیریه بنیاد قلب بریتانیا جمع کند.
یک بار یک بلوز بهش دادم و دفعهٔ بعد که به فیرهاون رفتم، آن را توی فروشگاه دیدم. کلی ذوق کردم. عکسش را برای جوآنا فرستادم، ولی او گفت: «خب، فکر کردی قراره باهاش چه کار کنن مامان؟» درهرحال، دفعهٔ بعد که به آنجا رفتم خبری از بلوزم نبود. خوشحال شدم. اگرچه این دفعه نتوانستم از چیزی عکس بگیرم.
خب، مورین گیلکز برادر زاده ای به نام دنیل یا دیوید دارد که هنرپیشه است. البته آنطور که مورین می گوید، کارش خیلی خوب است. اگرچه تابه حال او را در هیچ برنامه ای ندیده ام. نه حتی در یک قسمت از سریال مورس.
چند سال پیش، برادرزادهاش مو کاشت. تا حالا چنین چیزی شنیدهاید؟ یک بار دکتر رانج توی برنامهٔ امروز صبح دربارهٔ این موضوع حرف زد. موهای پشتسر را برمیدارند و به بالای سر منتقل میکنند. حالا دیگر کچل نیستید.
ظاهراً نتیجه کار بسیار خوب بود و دانیل ده سال جوانتر به نظر می رسد، و اصلاً هم مشخص نیست مو کاشته است. البته همه اینها را مورین گفته، پس حرف من نیستند.
در واقع احتمالاً اینجا جایی نیست که باید این دفترچه خاطرات را شروع می کردم، بنابراین اجازه دهید لحظه ای به عقب برگردم. من کاملا خسته هستم
داگلاس و پاپی از دنیا رفته اند.
من و الیزابت به هوو رفته ایم و باید بگم انتظار نداشتم در روز سه شنبه آن قدر شلوغ باشد. دیگه کسی سرکار نمیره؟ داگلاس میخواست چیزی را به الیزابت نشان بدهد. توی خیابان سنت آلبانز (نزدیک استخر کینگ آلفرد) وارد خانهای شدیم و آنجا بود که فهمیدیم به ضرب گلوله کشته شدند.
ادامه ...
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Create your
podcast in
minutes
It is Free