کتاب صوتی محاکمه
نوشته فرانتس کافکا
خوانش ایوب آقاخانی
رمان محاکمه یکی از برجستهترین رمانهای فرانتس کافکا است. کتابی که دنیای نویسنده – یا همان چیزی که معمولا از آن تحت عنوان دنیای کافکایی یاد میکنند – را به بهترین وجه ممکن نشان میدهد. کافکا در توضیح آثارش مدام از توصیف و تصویر پرتگاهی درونی سخن میگوید و چه در یادداشتهای روزنامه و چه در نامههایش، دارایی خود را نیرویی میداند که در اعماق وجودش به شکل ادبیات متمرکز است. در این کتاب هم نیروی ادبیات را میبینیم و هم آن پرتگاهی که مد نظر کافکاست. این رمان در سال ۱۹۲۵ به چاپ رسید.
فرانتس کافکا در سوم ژوییه ۱۸۸۳ در پراگ در یک خانواده یهودی به دنیا آمد. در سال ۱۹۰۶ دکترای حقوق گرفت و در حدود ۱۵ سال سرگرم کار اداری در یک شرکت بیمه بود. کافکا با اینکه ازدواج نکرد اما سه بار نامزد کرد، دو بار با فلیسه باوئر و یک بار با یولی وریتسک. او به شهرهای مختلف سفر میکرد و جنگ جهانی اول را نیز مشاهده کرده بود. از جمله مشهورترین کارهای کافکا سه رمان ناتمام به نامهای محاکمه، قصر و امریکا است. کافکا سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در اثر سل در آسایشگاهی در وین درگذشت.
کافکا در طول عمر خود از لذتهایی مانند عشق، زندگی خانوادگی و استقلال فردی محروم ماند، در سی سالگی هنوز در خانه پدری زندگی میکرد و به پدر و مادرش وابسته بود. اما زندگیاش یک بُعد متفاوت دیگر داشت: بعد درونی. علیاصغر حداد در این باره مینویسد: «زندگی درونی کافکا در عمقی ظاهراً گسسته از گذران روزمرگیها جریان داشت. نیرویی نشأتگرفته از درون او را وامیداشت با تلاشی وصفناپذیر، با چشمپوشی از کامروایی، با پذیرش درد و رنج جسمانی، ادبیات منحصر به فردی پدید بیاورد، ادبیاتی یگانه که سبک و سیاق آن تقلیدناپذیر است.»
پشت جلد رمان محاکمه قسمتی از نامه فرانتس کافکا به میلنا آمده است:
مدام میکوشم چیزی بیان کنم، چیزی توضیحناپذیر را توضیح بدهم، از چیزی بگویم که در استخوانها دارم، چیزی که فقط در استخوانها تجربهپذیر است. چهبسا اینچیز در اصل همان ترسیست که گاهی دربارهاش گفتوگو شد، ولی ترسی تسرییافته به همهچیز، ترس از بزرگترین و کوچکترین، ترس، ترسی شدید از به زبان آوردن یک حرف. البته شاید این ترس فقط ترس نیست، شاید چیزیست فراتر از هرچه که موجب ترس میشود.
view more