کتلین مَنسفیلد مری (۱۴اکتبر۱۸۸۸ – ۹ژانویهی۱۹۲۳) نویسندهی داستان کوتاه نوگرای اهل «نیوزیلند» بود. تخلص او «کاترین منسفیلد» بود. همانند بسیاری دیگر از نویسندگان بزرگ داستان کوتاه (چخوف، موپاسان، پو و ...) کاترین منسفیلد در جوانی مُرد. او پس از یک دوره زندگی بسیار نامتعارف در سال ۱۹۲۳ از بیماری سل درگذشت. آوازهی نویسندگی او در گروِ ۴۲ داستان کوتاه و یک مجموعهی نقد و یک دسته نامهی افشاگر و یک سفرنامهی زیباست.
کاترین در «ویلینگتون» نیوزلند زاده شد. منسفیلد با نام اصلی «کتلین بیچم» دختر یک بانکدار توانگر نیوزیلندی بود. پس از گذراندن دوران کودکی، در ۱۴سالگی به انگلستان فرستاده شد و در «کوینز کالج» لندن به تحصیل ادامه داد و در ضمن موسیقی را نیز فراگرفت.
در سال ۱۹۰۶ به نیوزیلند بازگشت. دو سال آنجا ماند و پس از دریافت مستمری از پدر، بار دیگر به لندن رفت.
در سال ۱۹۰۹ ازدواج کرد و بسیار زود از شوهرش جدا شد.
او پس از خروج از نیوزیلند، هرگز به میهنش بازنگشت. با این همه، شماری از بهترین داستانهای او در نیوزیلندِ دوران کودکیاش رخ میدهند. در بزرگسالی، همیشه یک بیگانه و یک خارجی بود.
منسفیلد از سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۶ به دور اروپا سفر کرد؛ اما اغلب در بلژیک و آلمان ساکن بود و همین امر بر آثار او نیز تأثیر گذاشت. از آنجا که مادرش رابطهی دخترش با نویسندهای به نام «آیدا بیکر» را دلیل طلاق زودهنگامش میدانست، او را برای درمان (بهزعم خود) به چشمهی آب معدنی واقع در «باواریای آلمان» فرستاد. منسفیلد در آن مدت که حدوداً شش هفته به طول انجامید، در مهمانخانهای ساکن بود که همهی مهمانهایش آلمانی بودند.
وی در سال ۱۹۱۱ کتاب «در مهمانخانهی آلمانها» یا «در یک پانسیون آلمانی» را با تأثیر از این تجربیاتش نوشت.
او در انگلستان و آلمان و ایتالیا زیست و در فرانسه مُرد. در حاشیهی گروههایی مانند «بلومزبری» یا درویشانی که واپسین روزهای عمرش را در «فونتنبلو» با آنان گذراند، زندگی کرد. دوستانش کولیها و هنرمندان بودند. شخصیت «گودران» در «زنان عاشق لارنس» و «بیاتریس گیلری» در «ضد و نقیض آلدوس هاکسلی» ظاهراً ملهم از او هستند.
او و ویرجینیا وولف دوستان خوبی نبودند. (وولف پس از خواندن یکی از داستانهای منسفیلد گفت: کار او تمام است!) بهترین رابطهی او در بزرگسالی با «جان میدلتون بری» بود که در سال ۱۹۱۸ با او پیمان زناشویی بست، پس از مرگ او مری نامهها و یادداشتهایش را تدوین کرد و در ترویج اسطورهی کاترین منسفیلد بهعنوان هنرمند محکوم به فنایی که همیشه کامل زندگی کرد، بسیار کوشید.
از مجموعههای داستانی او میتوان به اینها اشاره کرد: در یک پانسیون آلمانی، بلیس، گاردن پارتی، خانه عروسک، بر روی خلیج، آشیانهی کبوتر و ... .
Create your
podcast in
minutes
It is Free