این مجموعه شامل چهار داستان کوتاه از رولد دال است:
* «انگشت جادویی». ماجرای دختری است که انگشتی جادویی دارد. دخترک هروقت عصبانی میشود، انگشتش خاصیتی جادویی پیدا میکند و انتقام او را از دیگران میگیرد. دختر که عاشق محیط زیست و حیوانات است، از شکار حیوانات به دستِ مرد همسایه و دو پسرش عصبانی میشود. برای همین انگشتش دوباره خاصیت جادویی پیدا میکند و خانوادهی همسایه را تبدیل به غاز میکند. خانوادهی همسایه که میفهمند چهقدر غازها از سوی انسانها آزار و اذیت میشوند، از کار خود پشیمان میشوند و دوباره به شکل انسان درمیآیند.
* «خانوادهی آقای پلشت». این داستان دربارهی زن و شوهری کثیف و شلخته است که ذات بدی دارند. مردم از این زن و شوهر فراریاند و این دو در خانهای کثیف، به دور از شهر، زندگی میکنند. این داستان ماجراهای انتقام حیوانات از خانم و آقای پلشت را روایت میکند.
* «بیلی و دوستان». راوی این داستان پسرکی به نام بیلی است که در همسایگیشان زرافه، پلیکان و میمونی زبروزرنگ زندگی میکنند. بیلی که آرزو داشته صاحبخانهی این حیوانات شود، با این سه حیوان دوست میشود. روزی به دعوت آقای دوک، بیلی با دوستانش به خانهی آقای دوک میروند تا شیشههای قصر آقای دوک را تمیز کنند. اما همان روز دزد به خانهی آقای دوک حمله میکند و حیوانات و بیلی، مچ دزد را میگیرند.
* «داستان لاکپشت». این داستان دربارهی آقای هوپی و خانم سیلور است. آقای هوپی که سالها عاشق خانم سیلور بوده است، جرئت نمیکند عشقش را به خانم سیلور ابراز کند. خانم سیلور هم تمام هوشوحواسش پیش لاکپشتش است و توجهی به آقای هوپی نمیکند. سرانجام آقای هوپی برای به دستآوردن دل خانم سیلور، کلکی میزند تا به او نشان دهد از راهی جادویی، میتواند لاکپشتش را بزرگ کند. نقشهی آقای هوپی جواب میدهد و خانم سیلور با او ازدواج میکند.
Create your
podcast in
minutes
It is Free