نویسنده سرگذشت گروهی از سربازان سرگردان آلمانی را مینویسد که در پیچ و خم روزهای جنگ اول جهانی نومیدانه جنگیدند و رنج کشیدند. این کتاب از نسلی از انسانها صحبت میکند که جسمشان را از مهلکه به در بردند ولی زندگیشان قربانی شد.
تمام داستان این کتاب به صورت اول شخص از زبان شخصیت اصلی آن پل نقل میشود، پل و تعدادی از همکلاسیهایش تحت تأثیر سخنرانیهای میهنپرستانه معلمشان، داوطلبانه در ارتش نامنویسی کردهاند. اما پس از تجربه واقعیتهای جنگ به این نتیجه میرسند که حس ملیگرایی و وطنپرستی که با اعتقاد به آن به ارتش پیوستند، اکنون به نظرشان پوچ و توخالی میرسد و جنگ چهره باشکوه و غرورآفرینش را نزد آنها از دست میدهد. «در غرب خبری نیست» از کتابهایی بود که در دوران آلمان نازی به اتهام «خیانت به سربازان» مضر تشخیص داده و طعمه کتابسوزی شد. سوزاندن نسخههای این کتاب به ابتکار دانشجویان نازی در مه ۱۹۳۳ در میدان اپرای برلین صورت گرفت. هربرت گوتیار، رهبر انجمن دانشجویان آلمان، پیش از آغاز این مراسم اعلام کرد: «ما تصمیم داریم علیه روح ضد آلمانی در این کشور مبارزه کنیم. به این خاطر من اکنون کتابهای ضد آلمانی را به دست شعلههای آتش میسپارم»
Create your
podcast in
minutes
It is Free