داستان از یک مزرعه شروع میشه، یکی از حیوانات که خوک پیریه خوابی میبینه و یک سرود که در بچگی مادرش براش خونده، به یاد میازه. خوک پیر که اسمش مِیجِر هست چندروز قبل مرگش همه حیوانات را خبر میکنه و براشون سخنرانی میکنه. مِیجر از ظلم و ستمی که انسانها در حق حیوانات انجام دادن صحبت میکنه و حیوانات مزرعه را به انقلاب دعوت میکنه. این داستان نمادین توسط جورج اورول نویسنده انگلیسی نوشته شده که با نام قلعه حیوانات اونو میشناسیم. به دلیل تقاضاهای زیادی که شد من تصمیم گرفتم که در دو بخش خلاصه کوتاهی از این داستان را براتون آماده کنم و بعد نقد و تحلیلی که بر این داستان شده را براتون بگم. امشب بخش اول داستان قلعه حیوانات را میتونید در رادیو بینا گوش کنید. بخش دوم که تحلیل این داستان هست هفته آینده سه شنبه منتشر میشه که توصیه میکنم حتما گوش کنید
پادکست های روانشناسی
به انجمن رادیو بینا سر زدی؟
وارد وبسایت که میشی پیام ثبت نام در انجمن برات میاد و میتونی بعد ثبت نام از بخش ویرایش مشخصات ، اسمت را مستعار انتخاب کنی، ایمیلی که باهاش وارد میشی برای کسی به نمایش درنمیاد و اطلاعاتت پیش ما محفوظه. از این به بعد میتونی هر درد دلی که داری توی انجمن برامون بنویسی
@psychology_.plus2
@psychology_.plus
@psychologyplusmagazine
@radiobina
رادیو بینا در زیلینک
لینک کانال تلگرام رادیو بینا
ما در رادیو بینا مشکلات را تراپی نمیکنیم بلکه به شما سرنخهایی برای ریشه یابی مشکلاتتان خواهیم داد.
Create your
podcast in
minutes
It is Free