کتاب صوتی قوی سیاه؛ نسیم طالب: اندیشهورزی پیرامون ریسک [۱]
نسیم نیکولاس طالب نویسندهای است که تصمیم گرفته در کتاب قوی سیاه باورهای ذهنی ما را به هم بریزد. محتوای جذاب این اثر باعث شد تا در سال 2007 به عنوان نامزد بهترین کتاب تجاری سال معرفی شود و در لیست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گیرد. طالب با تغییر دادن زاویۀ دید افراد به ما یاد میدهد که آنچه در جهان پیش میآید از یک الگو پیروی نمیکند پس این ما هستیم که برای مواجهه با وقایع زندگی آماده و هوشیار باشیم.
دربارۀ کتاب قوی سیاه:
اساس و بنیان کتاب قوی سیاه (The Black Swan) تحلیل و بررسی موضوعات مطرحشده با نکتهها و قواعد فلسفی است. نویسنده در این کتاب از مشکلات و مسائل و اتفاقات کوچک و بزرگی سخن میگوید که شاید هیچکس انتظار وقوعش را نداشته است و وقتی پیش میآید، به شانس و اقبال و چرخش افلاک نسبت داده میشوند.
این کتاب در سال 2007 توسط روزنامه The Sunday Times به عنوان یکی از دوازده کتاب تأثیرگذار بعد از جنگ جهانی دوم معرفی شد. نسیم نیکولاس طالب (Nassim Nicholas Taleb) ما را در این کتاب با مفهومی به نام قوی سیاه آشنا میکند که ویژگیهایی همچون غیرقابلتوصیفبودن، تأثیرگذاری بسیار بر انسانها و توجیهناپذیری دارد.
او در این کتاب از حوادثی یاد میکند که هیچ انسانی آمادۀ وقوع آن نبوده و در زمان خود شک و حیرت بسیاری را برانگیخته است. حوادثی چون ظهور گروهک تروریستی داعش یا جنگ ایران و عراق از این دسته هستند.
این نویسنده نشان میدهد که انسانها همیشه درگیر توهمات غرورآمیز خود هستند و در طی زمان به دانش خود بسیار غره میشوند. به همین علت است که هیچگاه انتظار ندارند حادثهای رخ بدهد که از تصورات آنان خارج است. درواقع انسانها بیشتر بر روی کلیات و چیزهای آشنا تمرکز میکنند و کمتر به مسائلی توجه میکنند که درباره آن چندان چیزی نمیدانند. به همین علت نمیتوانند به طور واقعی فرصتها را تخمین بزنند و غیرممکنها را تصور کنند؛ به بیان دیگر اکثر انسانها به سادهسازی و طبقه بندی مفاهیم عادت کردهاند.
در انتهای مطالعۀ این کتاب ما با تغییری در تفکراتمان روبهرو میشویم که در طولانیمدت به نفع ما خواهد بود. یاد میگیریم که این تفکر همهچیزدانی را کنار بگذاریم و انتظار داشته باشیم حوادثی پیش بیایند که احتمال ظهورش به ذهنمان هم نمیرسد. باید گفت این کتاب بر اساس تجربیات و تئوری شخصی نسیم نیکولاس طالب نوشته شده است.
نکوداشتهای کتاب قوی سیاه:
- قوی سیاه کتابی جذاب، جاه طلبانه و قابل تحسین است. (The New York Times Book Review)
- اثری لذت بخش و جذاب که مخاطب را به خوبی جذب میکند. (Financial Times)
- از نظر ادبی بسیار درخشان! (Los Angeles Times)
کتاب قوی سیاه برای چهکسانی مناسب است:
اگر دوست دارید کتابی بخوانید که دید شما را به حوادث غیرمترقبۀ زندگی تغییر دهد، کتاب قوی سیاه برای شما مناسب است.
با نسیم نیکولاس طالب بیشتر آشنا شویم:
این نویسنده معروف مقالهنویس، محقق و تحلیلگر حوزۀ مهندسی مدیریت ریسک است. نیکولاس طالب بیش از پنجاه مقالۀ علمی در حوزۀ فلسفه، اقتصاد، آمار، امور مالی و اخلاق منتشر کرده است. طالب که اصلیتی لبنانی دارد، توانست با انتشار کتاب قوی سیاه به شهرتی جهانی برسد.
در بخشهایی از کتاب قوی سیاه میخوانیم:
شنیدن دشنامهای خشمآگین چندان هم بد نیست؛ آدم میتواند آنها را بشنود و روی آنچه که گفته نشده باریک شود. آنها که در میانۀ گود [تالار دادوستد سهام] کار میکنند آموختهاند چگونه با پرخاشهای خشمآگین کنار بیایند.
وقتی در گودهای پرآشوب کار میکنی، کسی که به دلیل از دست دادن پول، روانش در هم پیچیده ممکن است تا مرز گسیختن تارهای صوتیاش دشنامت بدهد؛ ولی ساعتی بعد همهچیز فراموش میشود و او تو را به مهمانی دعوت میکند.
چنین است که انسان در برابر دشنام بیخیال میشود بهویژه اگر شخص به خودش یاد بدهد دشنامگو را میمون شلوغی بپندارد که مهار زبانش را از دست داده است. برای اینکه در چنین ستیزی پیروز شوید کافی است شکیبا باشید، لبخند بزنید، و گوینده را واکاوی کنید نه گفتارش را. پرخاش متعصبانه به صاحب فکر، و نه به فکر، بسیار خرسندکننده است چون نشان میدهد طرف، هیچ سخن هوشمندانهای دربارۀ پیام شما ندارد که بگوید.
فیلیپ تتلاک (روانشناس متخصص به دام انداختن کارشناسان که در فصل دهم از او سخن گفتم) پس از گوش دادن به یکی از گفتارهای من، گفت از ناهمخوانی شدید شناختی پدیدآمده در میان مخاطبان انگشتبهدهان مانده است. ولی این تنش برمیگردد به ریشۀ تمام چیزهایی که تاکنون به مخاطبان یاد داده شده، و به روشهایی که به کار میگیرند و میخواهند از این پس به کار گیرند.
فهرست مطالب کتاب
سخن ناشر
یادداشت مترجم
یادداشت مترجم: آیا کرونا قوی سیاه است؟
دیباچه: درباره بال و پر پرندگان
نوع جدید ناسپاسی
زندگی بسیار غیرعادی است
افلاتون و کتابزده
نوشتنیهای ملالانگیز
سخن پایانی
ناکتابخانۀ اومبرتو اکو: یا: ما چگونه اعتبارجویی میکنیم
فصل اول: کارآموزی یک شکاک تجربی
کالبدشناسی قوی سیاه
تاریخ، و مثلث تیرگی
خوشهبندیها
چهار کیلوگرم بعد
فصل دوم: قوی سیاه ایوژنیا
فصل سوم: بورس باز و سلمانی
بهترین (بدترین) رهنمود
حواستان به بالنده باشد
جهانی شدن و بالندگی
سفرهایی در درون میانستان
فصل چهارم: هزارویک روز یا: چگونه میتوان هالو نبود
چگونه از بوقلمون بیاموزیم
تاریخچۀ مسئلۀ قوی سیاه
فصل پنجم: تأیید بی تأیید
همۀ زوگلها بوگل نیستند
مدرک
تجربهگرایی منفی
فصل ششم: مغلطۀ قصهپردازی
اندر علت نپذیرفتنِ علت
جداسازی مغزها
یادآوری چیزهای نهچندان گذشته
نادرستگویی با دقت بینهایت
احساسگرا و قوی سیاه
میانبُرها
فص هفتم: زندگی در اتاق انتظار
ستمگری همگنان [رنج اجتماعی]
بیابان تاتارها
فصل هشتم: اقبال بیزوال جیاکومو کازانووا: مسئلۀ شاهد خاموش
داستان نیایشگران مغروق
گورستان نوشتهها
باشگاه سلامتی برای موشها
آنچه میبینید و آنچه نمیبینید
من یک قوی سیاهم: گرایۀ آنتروپیک
فصل نهم: مغلطۀ بازیپنداری، یا عدم قطعیت کتابی
تونی فربه
ناهار در کنار دریاچۀ کومو
جمعبندی بخش یک
ما نمیتوانیم پیشگویی کنیم
فصل دهم: رسوایی پیشگویی
نامعلومی شمار کارگزاران روانپریش بورس
بازگشت به بحث کوری در برابر قوی سیاه
اطلاعات برای دانش بد است
مسئلۀ کارشناسان، یا فاجعۀ خالیبندی «بهجز آن مورد» ایراد دیگری نداشت
از رودی که (میانگین) ژرفای آبش تا سینۀ شماست نگذرید
فصل یازدهم: در جستوجوی فضلۀ پرندگان
در جستوجوی فضلۀ پرندگان
چگونه پیشبینیهای خود را پیشبینی کنید!
توپ بیلیارد شمارۀ n
سبزابی بودن زمرد
آن ماشین شگرف آیندهبینی
فصل دوازدهم: رؤیای معرفتسالاری
معرفتسالاری
گذشتۀ گذشته، و آیندۀ گذشته
فصل سیزدهم: آپِلس نقاش، یا اگر نتوانید پیشبینی کنید چه میکنید؟
رهنمود ارزان است، بسیار ارزان
ایدۀ رویداد مثبت
قوهای کبود کرانستان
فصل چهاردهم: از میانستان به کرانستان، و برگشت
جهان بیدادگر است
اثر متّی
لینگوا فرانکا [زبان مشترک]
اندیشهها و واگیرداری
در کرانستان کسی در امان نیست
وارونگیهای دور از کرانستان
فصل پانزدهم: نمودار زنگولهای، این کلاهبرداری فکری
گاوسی و ماندلبرویی
هیولای میانگین کتله
یک آزمون ذهنی (کتابی) دربارۀ سرچشمۀ نمودار زنگولهای
فصل شانزدهم: زیباییشناسی بختانگی
شاعر بختانگی
افلاتونزدگی مثلثها
منطق بختانگی برخالی (با هشدار)
بار دیگر، زنهار از پیشگویان
قوی کبود کجاست؟
فصل هفدهم: دیوانگان جان لاک، یا نمودارهای زنگولهای نابجا
فقط پنجاه سال
خیانت کارمندان
هرکسی میتواند رئیسجمهور شود
دلهرۀ بیشتر
تأیید
فقط یک قوی سیاه بود
فصل هجدهم: عدم قطعیت اهل نیرنگ
بازگشت به مغلطۀ بازیپنداری
چند ویتگنشتاین میتوانند در ته سنجاقی جا بگیرند؟
فصل نوزدهم: پنجاهپنجاه،
یا چگونه با قوی سیاه مساوی کنیم
وقتیکه از دست دادن قطار دردآور نیست
پایان
پسگفتار: قوهای سپید ایوژنیا
واژگان
یادداشتها
نسیم نیکولاس طالب در این کتاب بهبررسی اثرات شدید ناشی از برخی رویدادهای بسیار غیرقابل پیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دمدستی برای این رویدادها میپردازد. نظریه مطرح شده در این کتاب بعدها به عنوان نظریه قوی سیاه معروف شد.
پیش از کشف استرالیا، مردم دنیاى کهن بیچونوچرا باور داشتند هر قویى سفید است چون تجربیات ایشان پیوسته این باور را تأیید میکرد. دیدن نخستین قوى سیاه براى چند پرندهشناس باید شگفتى جالبى بوده باشد؛ اما اهمیت داستان در این نیست. اهمیت داستان در این است که شکنندگى دانش ما را نمایان مىکند و نشان میدهد آموختن ما از تجربیات و مشاهدات با چه محدودیتهاى شدیدى روبهروست. تنها یک مشاهده کافى است تا گزارهاى کلى که دستاورد هزاران سال تماشاى میلیونها قوى سفید است بیاعتبار شود، تنها با دیدن یک قوى سیاه.
کتاب قوى سیاه (The black swan) سه ویژگى دارد: نامنتظر است، پیامدى سنگین دارد، پس از وقوع پیشبینى پذیر مىنماید (اما پیش از وقوع پیشبینى شدنى نیست).
قوی سیاه رویدادی است، مثبت یا منفی، که محال پنداشته میشود، اما وقوعش پیامدهای عظیمی به دنبال دارد. نسیم نیکولاس طالب (Nassim Nicholas Taleb)، در این کتاب روشنگرانه که نقطهی عطفی در حوزه تفکر مدرن به شمار میرود، با نثری شیوا و دلنشین نشان میدهد که این رویدادهای قوی سیاه تقریبا همهی مسائل مربوط به دنیای ما را توضیح میدهند؛ با این حال ما و به ویژه متخصحان نسبت به آنها نابیناییم. همچنین با پرداختن به موضوع شکنندگی و مقاوم بودن در برابر قوهای سیاه، به ما کمک میکند، بهتر این رویدادها را بشناسیم و از آنها به نفع خود بهره ببریم.
ایدهی اصلی این کتاب نابینایی ما نسبت به تصادفی بودن است، مخصوصاً نابیناییمان نسبت به انحرافهای بزرگ: چرا ما، دانشمند و غیردانشمند، کلهگنده و معمولی، تمایل داریم به جای اسکناس پول خرد ببینیم؟ چرا علیرغم اینکه تأثیرات عظیم رویدادهای مهم احتمالی برایمان مثل روز روشن است، مدام بر جزئیات تمرکز میکنیم تا بر آنها؟ و در صورت پذیرفتن استدلال من، چرا مطالعهی روزنامه در اصل شناخت تو را از دنیا کم میکند نه زیاد؟
بهراحتی میتوان دید که زندگی تأثیر فزایندهی چند شوک مهم است. تعیین نقش قوهای سیاه از جایی که نشستهای چندان سخت نیست. تمرین زیر را انجام بده. به زندگیات نگاه کن. رویدادهای مهم، پیشرفتهای تکنولوژی و اختراعاتی را که از زمان تولدت در محیطمان اتفاق افتادهاند بشمار و آنها را با چیزی که قبل از ظهور آنها انتظار میرفته مقایسه کن. چه تعداد از آنها طبق برنامه پیش آمدهاند؟ به زندگی شخصی خودت نگاه کن؛ مثلاً به انتخاب شغلت، یا آشنایی با همسرت؛ تبعیدت از سرزمین مادریات؛ خیانتهایی که با آنها روبرو شدهای؛ توانگر شدن یا تهیدست شدن ناگهانیات. چند بار تا حالا این مسائل طبق برنامه اتفاق افتادهاند؟
قوی سیاه کتابی است که یک ایدهی پایهای را بیان میدارد؛ به هیچ وجه بازیافت و بستهبندی مجدد افکار دیگران نیست. یک نوشتهی برخاسته از اندیشه است، نه یک گزارش علمی محض.
ترتیب این کتاب از یک منطق ساده پیروی میکند؛ از چیزی که میتوان آن را ادبی نامید شروع میشود و به سوی چیزی که میتوان کاملاً علمی دانست میرود. روانشناسی عمدتاً در بخش اول و اوایل بخش دوم حضور دارد؛ حوزهی کسبوکار و تجارت و علوم طبیعی عمدتاً در نیمهی دوم بخش دو و در بخش سوم مورد بررسی قرار میگیرند. بخش اول، «اُمبرتو اکو و کتابخانهاش که سنخیتی با کتابخانههای معمول ندارد»، عمدتاً دربارهی این است که ما چطور رویدادهای تاریخی و رویدادهای روزمره را درک میکنیم و چه تحریفهایی در حین برداشت پیش میآید.
بخش دوم، «قبول کن که نمیتوانیم پیشبینی کنیم» دربارهی خطاهای ما در برخورد با آینده و محدودیتهای بیانشدهی برخی «علوم» است و همچنین دربارهی کاری که میتوانیم دربارهی این محدودیتها انجام دهیم. بخش سوم، «آن قوهای خاکستری افراطستان» عمیقتر به موضوع رویدادهای افراطی میپردازد، توضیح میدهد که چطور منحنی توزیع نرمال (آن شیادی عقلانی بزرگ) تولید میشود، و ایدههایی را که در علوم طبیعی و اجتماعی تحت عنوان «پیچیدگی» جمع شدهاند، مورد بررسی قرار میدهند. بخش چهارم، «پایان»، بسیار کوتاه خواهد بود.
در بخشی از کتاب قوی سیاه میخوانیم:
ما طوری رفتار میکنیم گویی قادریم رویدادهای تاریخی را پیشبینی کنیم، و یا حتی بدتر از آن، گویی قادریم مسیر تاریخ را عوض کنیم. مثلاً قیمتهای نفت را برای سی سال آینده تخمین میزنیم، بدون آنکه بدانیم حتی نمیتوانیم آن را برای تابستان آینده پیشبینی کنیم خطاهای فزایندهی پیشبینی ما در مورد رویدادهای سیاسی و اقتصادی چنان هولناک است که هر بار که به پیشینهی تجربی بشر نگاه میکنم، باید خودم را نیشگون بگیرم تا مطمئن شوم خواب نمیبینم. مسئلهی حیرتآور، بزرگی خطاهای پیشبینی ما نیست؛ بلکه فقدان آگاهی ما از عدمتواناییمان در پیشبینی کردن است. این مسئله موقعی بیش از هر زمان دیگری نگران کننده میشود که ما درگیر نزاعهای مرگبار میشویم: جنگها اساساً غیرقابل پیشبینیاند (و ما این را نمیدانیم). به خاطر همین سوءتعبیر در مورد زنجیرههای علیتیِ بین خطمشیها و اقدامات عملی میتوانیم به لطف جهلمان به راحتی موجب پدیدار شدن قوهای سیاه شویم درست مثل بچهای که دارد با آتش بازی میکند.
عدمتوانایی ما در پیشبینی کردن در محیطهای در معرض قوی سیاه، به همراه یک عدم آگاهیِ کلی از این مسئله، به معنای این است که برخی حرفهایها، علیرغم اینکه فکر میکنند متخصص هستند، در واقعیت امر چنین نیستند. آن طور که رکوردها و آمار تجربیِ خودشان نشان میدهد، این افراد در مورد موضوع مورد نظرشان بیشتر از عوامالناس آگاهی ندارند؛ با این حال در قصهپردازی کردن دربارهی آن و یا بدتر در غرق کردن تو در انبوهی از مدلهای ریاضی پیچیده، بسیار کار کشتهتر هستند. همچین احتمال بیشتری دارد که کراوات بزنند.
کتاب قوی سیاه: اثر امور بسیار نامحتمل (به انگلیسی: The Black Swan: The Impact of the Highly Improbable) توسط نسیم نقولا طالب (نویسنده، فیلسوف، متخصص آمار و استاد دانشگاه) نگاشته و در ۱۷ مارس سال ۲۰۰۷ توسط انتشارات رندم هاوس منتشر شد. این کتاب به بررسی اثرات شدید ناشی از برخی از رویدادهای بسیار غیرقابلپیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دم دستی برای این رویدادها میپردازد. نظریه مطرح شده در این کتاب بعدها به عنوان نظریه قوی سیاه معروف شد.
نویسنده در این کتاب همچنین به موضوعات مرتبط دیگری نظیر زیباییشناسی و شیوه زندگی نیز پرداخته و از مؤلفههای داستانی برای تشریح بهتر منظور خود استفاده میکند. نسیم طالب در این کتاب بارها تجربیاتی از زندگی خود را نیز برای توضیح بهتر نظرات خود مطرح میکند. نخستین ویرایش این کتاب در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و در همان زمان توانست به موفقیت خوبی در بازار دست یابد. این کتاب به مدت ۳۶ هفته در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت. ویرایش دوم این کتاب نیز در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این کتاب بخشی از مجموعه چهار جلدی مقالات فلسفی نسیم طالب در مورد عدم قطعیت است.
On Robustness and Fragility, Deeper Philosophical and Empirical Reflections
The Black Swan: The Impact of the Highly Improbable is a 2007 book by author and former options trader Nassim Nicholas Taleb. The book focuses on the extreme impact of rare and unpredictable outlier events—and the human tendency to find simplistic explanations for these events, retrospectively. Taleb calls this the Black Swan theory.
The book covers subjects relating to knowledge, aesthetics, as well as ways of life, and uses elements of fiction and anecdotes from the author's life to elaborate his theories. It spent 36 weeks on the New York Times best-seller list.[1]
The book is part of Taleb's five volume series, titled the Incerto including Fooled by Randomness (2001), The Black Swan (2007–2010), The Bed of Procrustes (2010–2016), Antifragile (2012), and Skin in the Game (2018).[2]
Contents
Coping with Black Swan events[edit]
A central idea in Taleb's book is not to attempt to predict Black Swan events, but to build robustness to negative events and an ability to exploit positive events. "Robustness" reflects an attitude where nothing is permitted to fail under conditions of change.[3] Taleb contends that banks and trading firms are vulnerable to hazardous Black Swan events and are exposed to losses beyond those predicted by their defective financial models.
The book asserts that a "Black Swan" event depends on the observer: for example, what may be a Black Swan surprise for a turkey is not a Black Swan surprise for its butcher. Hence the objective should be to "avoid being the turkey", by identifying areas of vulnerability in order to "turn the Black Swans white".
Summary[edit]
Taleb has referred to the book as an essay or a narrative with one single idea: "our blindness with respect to randomness, particularly large deviations."[4] The book moves from literary subjects in the beginning to scientific and mathematical subjects in the later portions. Part One and the beginning of Part Two delve into psychology. Taleb addresses science and business in the latter half of Part Two and Part Three.[5] Part Four contains advice on how to approach the world in the face of uncertainty and still enjoy life.
Taleb acknowledges a contradiction in the book. He uses an exact metaphor, the Black Swan idea to argue against the "unknown, the abstract, and imprecise uncertain—white ravens, pink elephants, or evaporating denizens of a remote planet orbiting Tau Ceti."
There is a contradiction; this book is a story, and I prefer to use stories and vignettes to illustrate our gullibility about stories and our preference for the dangerous compression of narratives.... You need a story to displace a story. Metaphors and stories are far more potent (alas) than ideas; they are also easier to remember and more fun to read.[6]
Part one: Umberto Eco's anti-library, or how we seek validation[edit]
In the first chapter, the Black Swan theory is first discussed in relation to Taleb's coming of age in the Levant. The author then elucidates his approach to historical analysis. He describes history as opaque, essentially a black box of cause and effect. One sees events go in and events go out, but one has no way of determining which produced what effect. Taleb argues this is due to The Triplet of Opacity (an illusion of understanding in which we think we understand a complicated world).[7][8]
The second chapter discusses a neuroscientist named Yevgenia Nikolayevna Krasnova, who rejects the distinction between fiction and nonfiction, and her book A Story of Recursion. She published her book on the web and was discovered by a small publishing company; they published her unedited work and the book became an international bestseller. The small publishing firm became a big corporation, and Krasnova became famous. But her next book fails. So, she experienced two black swans.[9] The book goes on to reveal that the so-called author is a work of fiction, based in part on Taleb.[10]
The third chapter introduces the concepts of Extremistan and Mediocristan.[11] He uses them as guides to define the predictability of the environment one is studying. Mediocristan environments can safely use Gaussian distribution. In Extremistan environments, a Gaussian distribution should be used at one's own peril.[12] In this part he quotes Benoit Mandelbrot and his critique of the Gaussian distribution.[13]
Chapter four brings together the topics discussed earlier into a narrative about a turkey before Thanksgiving who is fed and treated well for many consecutive days, only to be slaughtered and served as a meal. Taleb uses it to illustrate the philosophical problem of induction and how past performance is no indicator of future performance.[14] He then takes the reader into the history of skepticism.
In chapter nine, Taleb outlines the multiple topics he previously has described and connects them as a single basic idea. In chapter thirteen, the book discusses what can be done regarding “epistemic arrogance”, which occurs whenever people begin to think they know more than they actually do.[15] He recommends avoiding unnecessary dependence on large-scale harmful predictions, while being less cautious with smaller matters, such as going to a picnic. He makes a distinction between the American cultural perception of failure versus European and Asian stigma and embarrassment regarding failure: the latter is more tolerable for people taking small risks. He also describes the "barbell strategy" for investment that he used as a trader, which consists in avoiding medium risk investments and putting 85–90% of money in the safest instruments available and the remaining 10–15% on extremely speculative bets.[16][17]
Argument[edit]
The term black swan was a Latin expression: its oldest reference is in the poet Juvenal's expression that "a good person is as rare as a black swan" ("rara avis in terris nigroque simillima cygno", 6.165).[18] It was a common expression in 16th century London, as a statement that describes impossibility, deriving from the old world presumption that 'all swans must be white', because all historical records of swans reported that they had white feathers.[19] Thus, the black swan is an oft cited reference in philosophical discussions of the improbable. Aristotle's "Prior Analytics" is the most likely original reference that makes use of example syllogisms involving the predicates "white", "black", and "swan." More specifically, Aristotle uses the white swan as an example of necessary relations and the black swan as improbable. This example may be used to demonstrate either deductive or inductive reasoning; however, neither form of reasoning is infallible, since in inductive reasoning, the premises of an argument may support a conclusion, but do not ensure it, and similarly, in deductive reasoning, an argument is dependent on the truth of its premises. That is, a false premise may lead to a false result and inconclusive premises also will yield an inconclusive conclusion. The limits of the argument behind "all swans are white" is exposed—it merely is based on the limits of experience (e.g., that every swan one has seen, heard, or read about is white). The point of this metaphor is that all known swans were white until the discovery of black swans in Australia.[20] Hume's attack against induction and causation is based primarily on the limits of everyday experience and so too, the limitations of scientific knowledge.
Reception[edit]
The book has been described by The Sunday Times as one of the twelve most influential books since World War II.[21] As of December 2020, it has been cited approximately 10,633 times, 9,000 of which are for the English-language edition.[22] The book spent 36 weeks on the New York Times Best Seller List;[23] 17 as hardcover and 19 weeks as paperback.[24] It was published in 32 languages.
Create your
podcast in
minutes
It is Free