برنامه صوتی شماره ۶۱۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۳۹۵ تاریخ اجرا: ۱۳ ژوئن ۲۰۱۶ ـ ۲۵ خرداد PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF ،تمامی اشعار این برنامهAll Poems, PDF Formatمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۴۸Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Qazal) # 1948, Divan e Shamsبانگ آید هر زمانی زین رواقِ(۱) آبگون(۲)آیتِ اِنّا بَنَیْنَاهَا وَ اِنّا مُوسِعُون(۱)که شْنود این بانگ را بیگوش ظاهر دم به دم؟تایِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّایِحُون(۲)نردبان حاصل کنید از ذِی المَعارِجْ، بر رویدتَعْرُجُ الرُّوحُ اِلَیْهِ وَ المَلایِک اَجْمَعُون(۳)کی تراشد نردبان چرخ نجار خیال؟ساخت معراجش(۳) یَدِ کُلٌّ اِلَیْنَا راجِعُون(۴)تا تراشیده نگردی تو به تیشه صبر و شکرلا'یُلَقّاها فرو می خوان و اِلّا الصَّابِرُون(۵)بنگر این تیشه به دست کیست، خوش تسلیم شوچون گره مستیز با تیشه که نَحْنُ الغالبُون(۶)پایهای چند ار برآیی، باشی اَصْحَابُ الیَمینور رسی بر بام خود، اَلسَّابِقُونَ اَلسَّابِقُون(۷)گر ز صوفی خانه گردونی، ای صوفی برآواندرآ اندر صف اِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّون(۸)ور فقیری، کوس(۴) تَمَّ الفَقْرُ فَهْوَ الله بزنور فقیهی، پاک باش از اِنَّهُمْ لَا یَفْقَهُون(۹)گر چو نونی در رکوع و چون قلم اندر سجودپس تو چون نون و قلم پیوند با مَایَسْطُرُون(۱۰)چشمِ شوخِ(۵) سَوْفَ یُبْصِر باش پیش از یُبْصِرُونچو مُداهن(۶) نرم ساری(٧) چیست؟، پیش یُدْهِنُون(۱۱)چون درخت سدره(٨) بیخ آور(۹)، شو از لَا رَیْبَ فیهتا نلرزد شاخ و برگت از دمِ رَیْبُ المَنُون(۱۲)بنگر آن باغ سیه گشته ز طَافَ طَایِفٌمکر ایشان باغ ایشان سوخته هُمْ نَایِمُون(۱۳)(۱) قرآن کریم، سوره الذاريات (۵۱)، آیه ۴۷Quran, Sooreh Zariat ( #51), Line # 47وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ترجمه فارسیFarsi Translationو آسمان را قدرتمندانه بنا کردیم و ما البته وسعت دهنده ایم.و آسمان را به قدرت ونیرو بنا کردیم و ما [همواره] وسعت دهنده ایم.مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۷۷۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Qazal) # 771, Divan e Shamsهله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نمانددلتان به چرخ پرد چو بدن گران نمانددل و جان به آب حکمت ز غبارها بشوییدهله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماندنه که هر چه در جهانست نه که عشق جان آنستجز عشق هر چه بینی همه جاودان نماندعدم تو همچو مشرق اجل تو همچو مغربسوی آسمان دیگر که به آسمان نماندره آسمان درونست پر عشق را بجنبانپر عشق چون قوی شد غم نردبان نماندتو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیدهستچو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماندمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۸۳۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Qazal) # 2831, Divan e Shamsچو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازمدر مسجدم بسوزد، چو بدو رسد اذانی(۲) قرآن کریم، سوره توبه (۹)، آیه ۱۱۲Quran, Sooreh Tobeh ( #9), Line # 112التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.ترجمه فارسیFarsi Translation[آن مؤمنان] همان توبهكنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، ركوعكنندگان، سجدهكنندگان، وادارندگان به كارهاى پسنديده، بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقرّرات خدايند. و مؤمنان را بشارت ده.مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۵۶۶Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 566پنبه اندر گوش حسِّ دون کنید(١٠)بند حسّ از چشم خود بیرون کنیدپنبهٔ آن گوش سِر، گوش سَر استتا نگردد این کر، آن باطن، کر استبیحس و بیگوش و بیفکرت شویدتا خطابِ ِارجِعی* را بشنوید* قرآن کریم، سوره فجر (۸۹)، آیه ۲۷Quran, Sooreh Fajr ( #89), Line # 27يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةًترجمه فارسیFarsi Translationای جان آرام گرفته و اطمینان یافته! به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، باز گرد.مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۷۴۷Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 3, Line # 3747این دهان بستی، دهانی باز شدکو خورندهٔ لقمههای راز شدگر ز شیر دیو، تن را وابُریدر فِطام(١١) او، بسی نعمت خوریمولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۷۳۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 1730لب فرو بند از طعام و از شرابسوی خوان آسمانی کن شتابدم به دم بر آسمان میدار امیددر هوای آسمان رقصان چو بیددم به دم از آسمان میآیدتآب و آتش رزق میافزایدتگر تو را آنجا بَرَد نبود عجبمنگر اندر عجز و بنگر در طلبکین طلب در تو گروگان خداستزانکه هر طالب به مطلوبی سزاستجهد کن تا این طلب افزون شودتا دلت زین چاه تن بیرون شودمولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۶۳۹Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 1639گر تو این انبان ز نان خالی کنیپر ز گوهرهای اِجلالی(١٢) کنیطفل جان، از شیر شیطان باز کنبعد از آنش با مَلَک اَنْباز(۱۳) کنتا تو تاریک و ملول و تیرهایدان که با دیو لعین(۱۴) همشیرهای(۱۵)(۳) قرآن کریم، سوره معارج (۷۰)، آیه ۱-۷Quran, Sooreh Maarej ( #70), Line # 1-7سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. (۱)لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ. (۲)مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ . (۳)تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ . (۴)فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلاً. (۵)إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً. (۶)وَنَرَاهُ قَرِيباً. (۷)ترجمه فارسیFarsi Translationدرخواست کننده ای درخواست عذابی کردکه واقع شدنی است. (۱)كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارندهاى نيست. (۲)[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است. (۳)فرشتگان و روح، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى «او» بالا مىروند. (۴)پس صبر كن، صبرى نيكو. (۵)زيرا آنان آن روز را دور مىبينند. (۶)و [ما] نزديكش مىبينيم. (۷)مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۵۵۶Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 2556نردبانهایی ست پنهان در جهانپایه پایه تا عَنان آسمان(۱۶)مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۲۳۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 3, Line # 4235از مقامات تَبَتُّل(۱۷) تا فناپایه پایه تا ملاقات خدامولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۵۵۷Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 2557هر گُرُه را نردبانی دیگر استهر روش را آسمانی دیگر استهر یکی از حال دیگر بیخبرمُلک با پهنا و بیپایان و سراین در آن حیران که او از چیست خوشوآن درین خیره که حیرت چیستش؟صحنِ(۱۸) اَرضُ الله(۱۹) واسِع(۲۰) آمدههر درختی از زمینی سرزدهبر درختان شُکر گویان برگ و شاخکه زهی مُلک و زهی عرصهٔ فراخبلبلان گرد شکوفهٔ پُر گِرهکه از آنچه میخوری ما را بده(۴) قرآن کریم، سوره انبياء (۲۱)، آیه ۹۳Quran, Sooreh Anbia ( #21), Line # 93وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ ۖ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationو [کارشان] دينشان را ميان خود پاره پاره كردند. [ولی سرانجام] همه به سوى ما بازمىگردند.(۵) قرآن کریم، سوره قصص (۲۸)، آیه ۸۰Quran, Sooreh Ghesas ( #28), Line # 80وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationو كسانى كه دانش [واقعى] يافته بودند گفتند: « واى بر شما! براى كسى كه گرويده و كار شايسته كرده پاداش خدا بهترست، و جز شكيبايان آنرا نيابند.»مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۶۰۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 2, Line # 600صبر از ایمان بیابد سر کُله(۲۱)حَیْثَ لا صَبْرَ فَلا ایمانَ لَه**گفت پیغمبر: خداش ایمان ندادهر که را صبری نباشد در نهاد** حدیثمَن لا صَبْرَ لَهُ، لا ايمانَ لَهُهرکه را صبر نباشد، وی را ایمان نباشد.مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۸۵۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 3, Line # 1852گفت لقمان: صبر هم نیکو دمی ست(۲۲)که پناه و دافع هر جا غمی ستصبر را با حق قرین کرد ای فلانآخِر وَالعَصر را آگه بخوانصد هزاران کیمیا، حق آفریدکیمیایی همچو صبر، آدم ندیدمولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۱۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 6, Line # 1410صبر جملهٔ انبیا با مُنکرانکردشان خاص حق و صاحبقِران(۲۳)هر که را بینی یکی جامه دُرُستدان که او آن را به صبر و کسب جُستهر که را دیدی برهنه و بینواهست بر بیصبری او آن گوامولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۷۲۳Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 3, Line # 2723کوری خود را مکن زین گفت فاشخامش و در انتظار فضل باشدر میان روز گفتن: روز کو؟خویش رسوا کردن است ای روزجو؟صبر و خاموشی جَذوبِ(۲۴) رحمت استوین نشان جستن نشان علت استاَنْصِتُوا(۲۵) بپذیر، تا بر جان توآید از جانان، جزای اَنْصِتُوامولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۸۹۴Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 6, Line # 3894ما همیگفتیم: کم نال از حَرَج(۲۶)صبر کن کِالصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَجاین کلید صبر را اکنون چه شد؟ای عجب منسوخ شد قانون؟ چه شد؟ (۶) قرآن کریم، سوره شعراء (۲۶)، آیه ۴۴Quran, Sooreh Shoaraa ( #26), Line # 44فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationپس ريسمانها و چوبدستىهايشان را انداختند و گفتند: «به عزّت فرعون كه ما حتماً پيروزيم.»مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۶۵۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Qazal) # 652, Divan e Shamsتدبیر کند بنده و تقدیر نداندتدبیر به تقدیر خداوند نماندبنده چو بیندیشد پیداست چه بیندحیله بکند لیک خدایی نتواندگامی دو چنان آید کو راست نهادستوان گاه که داند که کجاهاش کشانداستیزه(۲۷) مکن مملکت عشق طلب کنکاین مملکتت از مَلِکُ الْموُت(۲۸) رهاند(۷) قرآن کریم، سوره واقعه (۵۶)، آیه ۱Quran, Sooreh Vagheae ( #56), Line # 1إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ. (۱)لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ. (۲)خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ. (۳)إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً. (۴)وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً. (۵)فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثّاً. (۶)وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً. (۷)فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ. (۸)وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ. (۹)وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. (۱۰)أُولَٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ. (۱۱)فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ. (۱۲)ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ. (۱۳)وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ. (۱۴)ترجمه فارسیFarsi Translationآن واقعه چون وقوع يابد. (۱)[كه] در وقوع آن دروغى نيست. (۲)پستكننده [و] بالابرنده است. (۳)چون زمين با تكان [سختى] لرزانده شود. (۴)و كوهها [جمله] ريزه ريزه شوند. (۵)و به صورت گرد و غباری پراکنده در آید. (۶)و شما سه دسته شويد: (۷)ياران دست راست، كدامند ياران دست راست؟ (۸)و ياران چپ؛ كدامند ياران چپ؟ (۹)و سبقتگيرندگان مقدمند. (۱۰)------------------------------------------فطرت اولیه به خود آگاه و زنده می شود.شاهنامه، بخش ۴، گفتار اندر آفرینش مردمFerdowsi Poem(Shahname), Part 4ترا از دو گیتی برآوردهاندبه چندین میانجی بپروردهاندنخستین فطرت پسین شمارتویی خویشتن را به بازی مدار------------------------------------------آنانند همان مقربان [خدا]. (۱۱)در باغستانهاى پر نعمت. (۱۲)گروهى از پيشينيان. (۱۳)و اندكى از متأخران. (۱۴) قرآن کریم، سوره واقعه (۵۶)، آیه ۲۷Quran, Sooreh Vagheae ( #56), Line # 27وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ.ترجمه فارسیFarsi Translationو ياران راست؛ ياران راست كدامند؟ قرآن کریم، سوره توبه (۹)، آیه ۱۰۰Quran, Sooreh Tobeh ( #9), Line # 100وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.ترجمه فارسی Farsi Translationو پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند، و براى آنان باغهايى آماده كرده كه از زير [درختان] آن نهرها روان است. هميشه در آن جاودانهاند. اين است همان كاميابى بزرگ.(۸) قرآن کریم، سوره صافات (۳۷)، آیه ۱۶۵Quran, Sooreh Saffaat ( #37), Line # 165وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationو در حقيقت، ماييم كه [براى انجام فرمان خدا] صف بستهايم.(۹) حدیثتَمَّ الفَقْرُ فَهْوَ الله.چون فقر تمام شود، خداست.(۹) قرآن کریم، سوره انفال (۸)، آیه ۶۵Quran, Sooreh Anfaal ( #8), Line # 65يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationاى پيامبر، مؤمنان را به جهاد برانگيز. اگر از [ميان] شما بيست تن، شكيبا باشند بر دويست تن چيره مىشوند، و اگر از شما يكصد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مىگردند، چرا كه آنان قومىاند كه نمىفهمند. (۱۰) قرآن کریم، سوره قلم (۶۸)، آیه ۱Quran, Sooreh Ghalam ( #68), Line # 1ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationنون، سوگند به قلم و آنچه مىنويسند.مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۹۳Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 393خفته از احوال دنیا روز و شبچون قلم در پنجه تقلیب ربمولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۱۸۰Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 3180ای دریده پوستین یوسفانگر بدرَّد گرگت، آن از خویش دانزانکه میبافی، همهساله بپوشزانکه میکاری، همه ساله بنوشفعل توست این غصههای دم به دماین بود معنی قَدْ جَفَّ الْقَلَم***که نگردد سنت ما از رَشَد(۲۹)نیک را نیکی بود، بد راست بَدکار کن هین که سلیمان زنده استتا تو دیوی تیغ او بُرَّنده استچون فرشته گشت، از تیغ ایمنی ستاز سلیمان هیچ او را خوف نیستحکم او بر دیو باشد نه مَلَکرنج در خاک ست نه فوق فلکترک کن این جبر را که بس تهی ستتا بدانی سِرِّ سِرِّ جبر چیستترک کن این جبر جمع مَنبَلان(۳۰)تا خبر یابی از آن جبر چو جانترک معشوقی کن و کن عاشقیای گمان برده که خوب و فایقی(۳۱)ای که در معنی ز شب خامشتریگفت خود را چند جویی مشتری؟*** حديثجَفَّ الْقَلَمُ بِما اَنْتَ لاقٍخشك شد قلم به آنچه سزاوار بودی.(۱۱) قرآن کریم، سوره صافات (۳۷)، آیه ۱۷۵Quran, Sooreh Saffaat ( #37), Line # 175وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationو آنان را بنگر كه خواهند ديد.(۱۱) قرآن کریم، سوره قلم (۶۸)، آیه ۹Quran, Sooreh Ghalam ( #68), Line # 9وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationدوست دارند كه نرمى كنى تا نرمى نمايند.مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۳۴۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 6, Line # 3342چشم داری تو، به چشم خود نگرمنگر از چشم سَفیهی(۳۲) بیخبرگوش داری تو، به گوش خود شنوگوش گولان را چرا باشی گرو؟بی ز تقلیدی، نظر را پیشه کنهم برای عقل خود اندیشه کن(۱۲) قرآن کریم، سوره بقره (۲)، آیه ۲Quran, Sooreh Baghareh ( #2), Line # 2ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ.ترجمه فارسیFarsi Translationاين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست؛ [و] مايه هدايت تقواپيشگان است.(۱۳) قرآن کریم، سوره قلم (۶۸)، آیه ۱۹Quran, Sooreh Ghalam ( #68), Line # 19فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ.ترجمه فارسیFarsi Translationپس در حالى كه آنان غنوده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد.مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۱۹۹Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 3199اَنْصِتوا یعنی که آبت را به لاغ(۳۳)هین تلف کم کن که لبخشک ست باغمولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۱۹۶Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 5, Line # 3196تا کنی مر غیر را حَبْر(۳۴) و سَنی(۳۵)خویش را بدخُو و خالی میکنیمولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۲۳۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 3, Line # 2235در گَویّ(۳۶) و در چَهی ای قَلتَبان(۳۷)دست وادار از سِبالِ(۳۸) دیگرانچون به بستانی رسی زیبا و خوشبعد از آن دامان خلقان گیر و کشای مقیم حبس چار و پنج و شَشنغزجایی، دیگران را هم بکش(١) رواق : رواق به معنی عمارتی که سقف قوسی شکل دارد، ایوان، راهرو و مدخل سقفدار در داخل عمارت می باشد. در اینجا رواق آبگون به معنی آسمان آبی است.(٢) آبگون: آبی، مانند آب(٣) معراج: عروج، بالا رفتن(۴) کوس: طبل بزرگ(۵) شوخ: گستاخ(۶) مُداهن: چرب زبان، چاپلوس(۷) نرم ساری: انعطاف به خرج دادن، نرمش، انعطاف(۸) درخت سدره: درختی بهشتی که ریشه ای عمیق دارد.(۹) بیخ آور: در اینجا فعل امری به معني ریشه بدوان، ریشه درست کن، دارای چندین ریشه، با ریشه بسیار(۱۰) پنبه در گوش کردن: کنایه از بستن گوش و ترک شنیدن(۱۱) فِطام: در لغت به معنی از شیر بازگرفتن است ، در مصطلحات صوفیه، کنایه است از انقطاع از عادات و اخلاق زشت و شهوات جسمانی و تجدید حیات روحانی.(۱۲) اِجلالی: گرانقدر(۱۳) اَنْباز: شریک(۱۴) دیو لعین: شیطان ملعون( لعنت شده)(۱۵) همشیره: خواهر، اینجا به معنی همراه و دمساز(۱۶) عَنان آسمان: پهنه آسمان، آن قسمت از آسمان که نمایان است.(۱۷) تَبَتُّل: از بَتْل به معنی بریدن و اخلاص داشتن است. در اصطلاح صوفیه عبارتست از انقطاع و گسستن از دنیا و مافیها و اتصال و پیوستن به حق تعالی بی هیچ غرضی.(۱۸) صحن: ساحت خانه و سرا، عرصه(۱۹) اَرضُ الله: زمین خدا(۲۰) واسِع: فراخ، گشاد، پهناور(۲۱) سر کُله: تاج سر، کلاه(۲۲) نیکو دم: صفت و موصوف به معنی دم و نفس خوب و خوش(۲۳) صاحبقِران: صاحب منسب و بزرگی، پادشاه پیروز و مظفّر.(۲۴) جَذوب: بسیار کِشنده، بسیار جذب کننده(۲۵) اَنْصِتُوا: خاموش باشید، ( اشاره به آیه ۲۰۴ از سوره اعراف)(۲۶) حَرَج: سختی و تنگی(۲۷) استیزه: ستیزه، جنگ، خصومت(۲۸) مَلِکُ المْوُت: فرشتهای که جان مردم را میگیرد، عزرائیل(۲۹) رَشَد: هدايت، به راه راست رفتن، از گمراهی درآمدن(۳۰) مَنبَل: تنبل، کاهل، بیکار(۳۱) فایق: چیره، مسلط، برتر(۳۲) سَفیه: نادان، احمق(۳۳) لاغ: هزل، شوخی، در اینجا به معنی بیهوده(۳۴) حَبْر: دانشمند، دانا(۳۵) سَنی: رفیع، بلند مرتبه(۳۶) گَوْ: گودال(۳۷) قَلتَبان: بی غیرت، بی حمیّت(۳۸) سِبالِ: سبیل
view more