هم برای شرکت کنندگان در جشنواره فجر و هم برای تحریم کنندگان آن مسئله چیزی بیش از یک جشنواره ست. آیا جامعه هنری و فرهنگی در ایران احساس می کند در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد؟
اغلب اوقات می توان فراموش کرد که پشت رویدادها و مناسبت های فرهنگی و تمدنی چیزی نهفته ست که یک نظریه پرداز آلمانی قرن بیستم توحش نامید. منظور او این بود که خشت خشت هنر و فرهنگ و تمدن با حذف و رنج و استثمار و دروغ و فریب بر هم گذاشته می شود. اغلب اوقات این را می توان فراموش کرد. اگر غیر از این بود شاید آفرینش هنری و زایش فرهنگی ممکن نمی شد. ولی در پی سقوط هواپیمایی با موشک سپاه و تلاش برای انکار آن، بسیاری از هنرمندان ایرانی این فراموشی را فراتر از توان خود یافتند. آن ها جشنواره ی فجر را تحریم کردند. برای شماری از آن ها این تحریم از سر سوگواری و همدردی بود و برای شماری به نشانه ی اعتراض. آیا این یک واکنش طبیعی نبود؟ اگر بود، چرا بخش دیگری از هنرمندان به آن نیپوستند؟ آیا آن ها داغدار نبودند؟ آیا معترض نبودند؟ چه چیز بود در پس آن چند روز تکان دهنده که جامعه ی هنری در ایران را دو دسته کرد؟
مجید آدین انیماتور می گوید در شرایط کنونی تصمیم یک هنرمند چیزی جز تحریم جشنواره نمی تواند باشد و محمود فرجامی نویسنده ظنز و کمدین امکان شرکت در آن را نداشت اما تحریم آن را خطا می داند.
view more