محمد شانه چی (عضو نهضت آزادی ، یار نزدیک آیت الله طالقانی)_نوار اول بخش اول
مصاحبه کننده : حبیب لاجوردی
تاریخ مصاحبه : ۴-۳-۱۹۸۳
محل مصاحبه : پاریس
محمد آقا مدیر شانهچی (زاده: مشهد - درگذشت ۲۸ آذر ۱۳۸۷ مشهد) از تجار و فعالان سیاسی - مذهبی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و وقایع ۵۷ بود. وی در کنار محمد تقی شریعتی و پوران شریعت رضوی (همسر علی شریعتی) پس از انقلاب تشکیلاتی بنام "اقامه" در مشهد تاسیس کردند که هدف آن دفاع از قانون اساسی اعلام شده بود. این تشکل که گنجهای از چهرههای شاخص آن بود پس از تاسیس شورای ملی مقاومت ایران به آن پیوست. در سالهای بعد اغلب اعضا از آن جدا شدند. پس از درگیریهای خرداد ۶۰ وی نیز مورد غضب و برخورد دولتمردان قرار گرفت. چهار تن از فرزندان وی در درگیری با نیروهای حکومتی قبل و بعد از انقلاب کشته شدند.
حاج محمد شانهچی متولد۱۳۰۱ در مشهد. وی رئیس دفتر آیت الله طالقانی و از فعالان سیاسی و نیز دستاندرکاران اصلی ارتباط و پشتیبانی با مبارزان رژیم شاه و همچنین ازحامیان مالی شخصیتهای امروز کشور پیش از پیروزی انقلاب دراواسط دهه پنجاه بود، به طوریکه ۱۵ سال، یک طبقه ازمنزل ایشان دراختیار آقای خامنهای در سه ماه محرم، صفر و رمضان بوده وحمایت مالی آقای خامنهای را به نیزعهده داشت.
او که لقب «معتمد التجار» را داشت، حمایت مالی تعداد زیادی ازکسبه و بازاریان مبارز را نیز برعهده گرفته بود، درمورد حمایتهای مالی ایشان ازآقای لاجوردی همین بس که پشت تمام سفتههای آقای لاجوردی قبل ازانقلاب، امضای حاج محمد شانه چی دیده میشود. آقای خامنهای درخاطراتش تعریف میکرد که من هرساعتی ازشبانه روز به خانه برمیگشتم، غذای من حاضر وآماده بود.
آقای شانه چی میگوید : یکسال آقای خامنهای به من اول ماه محرم گفت: حاج آقا دعا کن امسال خوب کار کنم و بتوانم یک ماشین بخرم، که ازقضا آن سال خوب کارکرد و توانست یک فولکس بخرد. بعد از انقلاب، یک دختر و دو پسرآقای شانه چی اعدام میشوند، آقای لاجوردی درمورد خود وی نیز دستور داده بود که او را زنده نیاورید، شاید که شرم داشت چشماش به چشم شانه چی بیفتد، اما شانه چی زنده دستگیر، ولی با مساعدت برخی دوستاناش موفق به فرار میشود و ۱۷سال در پاریس با فروش لباس زیر امرار معاش مینماید، و همچنین پناهگاهی برای ایرانیان آواره و درمانده درخارج از وطن میگردد.
زمانیکه در دهه ۷۰ با وساطت آقای خاتمی به ایران باز میگردد، تمامی اموال وی مصادره شده بود و شانه چی بعد از برگشت به ایران، با پولی که از راه فروش لباس زیر در پاریس جمع کرده بود، توانست دو مدرسه درمشهد بسازد. دراواخرعمر، اقوام شانه چی، وی را به سرای سالمندان سپردند؛ چرا که تمامی فرزندانش اعدام شده بودند و او دیگر کسی را نداشت، اما بازعدهای از دوستان با وفایش او را ازآنجا بیرون آورده و درخانهای با مراقبت مستمرنگهداری کردند
Create your
podcast in
minutes
It is Free