غزل 1
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟
سماع وعظ کجا! نغمه رباب کجا؟
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد؟
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا؟
دلم ز صومعه بگرفت و خلوت ناموس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا؟
مبین به سیب زنخدان که جاه در راه است
کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا؟
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دل
قرار چیست؟ صبوری کدام؟ خواب کجا؟
غزل 2
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایهاالسکاری
آن تلخ وش که زاهد ام الخبایث اش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذاری
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
گر مطرب حریفان این پارسی بخواند
در رقص و حالت آرد صوفی پارسا را
ترکان پارسی گوی بخشندگان عمرند
ساقی بشارتی ده پیران با صفا را
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
Support the show
Create your
podcast in
minutes
It is Free