محمد خوارزمشاه در اوج قدرت که بود به سرش زد خلیفهٔ بغداد را بردارد و یک سید خوارزمی را به جایش بر تخت بنشاند و به این نیت به عراق لشکر کشید. در عراق اول با اتابک فارس که هوس کرده بود ری و اطراف را به ملکش ضمیمه کند جنگید و او را شکست داد و بعد هم پیروزیای در جنگ با اتابک اوزبک داشت که از آذربایجان به طمع همدان لشکر کشیده بود. بعد از این دو پیروزی لشکرش در حوالی همدان به سرمای کشندهای خورد و چهارپایان و لشکریانش تلف شدند و این اولین شکست بزرگش بود. واقعهٔ اترار و دستور به کشتن بازرگانان هم در اثنای همین شکست رخ داد و پس از آن سلطان با دستکم گرفتن خطر مغول مشغول اشتباه پس از اشتباه است. عطاملک جوینی به طور ضمنی میگوید که قصد جنگ با خلیفه مسلمین شگون نداشته و همه این بدبیاریها نتیجه آن خبط است
Create your
podcast in
minutes
It is Free