پس از پیروزی بر خاقان چین و عقب راندن او از مرزهای ایران، بهرام لشکریانش را جمع کرد و زبان به عتابشان گشود که:
شه زبان برگشاد چون شمشیر / گفت کای میر و مهتران دلیر
لشکر از بهر صلح باید و جنگ / کاین نباشد چه آدمی و چه سنگ
لشکریها هم شاه را ستایش کردند و عذر خواستند.
بعد از این مراسم نعمان منذر اجازه خواست که به کشورش بازگردد و بهرام هم اجازه داد و او را با هدایای گرانبها روانه کرد.
در فصل بسیار کوتاهی در حدود ۲۰ بیت، روایت میشود که بهرام یاد آن نقاشی خورنق افتاد و به سراغ هفت پادشاه جهان رفت و از هر یکی دختری به زنی گرفت.
#نظامی_گنجهای #هفت_پیکر #خمسه #ایران #فارسی #ادبیات_فارسی #کتاب_صوتی #متن_کامل
Create your
podcast in
minutes
It is Free