شیرین که پس از مهین بانو به شاهی ارمن رسید مدتی با عدل و داد پادشاهی کرد ولی دید که دلش طاقت دوری خسرو را ندارد و شاهی را به کسی دیگر واگذار کرد و با چند کنیز و خدم و حشم به قصر شیرین رفت. خسرو هم از دوری شیرین تلخکام بود اما از ترس مریم نمیتوانست به دیدار او برود.
در همین احوال در بار عام خسرو پیکی رسید و مژده مرگ بهرام چوبینه را داد و خسرو هم چند بیت پندآموز سرود در باب این که آدم بیهوده نباید با بزرگتر از خودش گلاویز شود و دنیا همین دو روز است و …
Create your
podcast in
minutes
It is Free