در پایان گفتگوی کشدار خسرو و شیرین در پای قصر، شیرین آب پاکی را بر دست خسرو ریخت و پس از سوگند به زبان آوردن به هوش زیرک و جان خردمند و قدر گنبد پیروزه گلشن و نور چشمه خورشید روشن و هر نقشی که در فردوس پاک است و هر حرفی که در منشور خاک است و آن زنده که هرگز نمیرد و آن بیدار که هرگز خوابش نگیرد و به دارایی که تنها رو خورش داد و معبودی که جان را پرورش داد، گفت که بی کابین هرگز به خسرو کام نخواهد داد!
Create your
podcast in
minutes
It is Free