این حکایت، برعکس حکایتهای دیگر این فصل، داستان شاعری است که شعرش مورد عنایت مخدوم واقع نمیشود و هر چند نغز و عزب است تاثیر مورد نظر شاعر را نمیگذارد. نظامی عروضی میگوید «وقت باشد که من از اشعار او همیخوانم، موی بر اندام من بر پای خیزد» ولی با همه این شعرها که گفت به اندک بهانهای دوازده سال در حبس سلطان ابراهیم غزنوی بود و هشت سال دیگر هم در حبس پسرش مسعود بن ابراهیم.
Create your
podcast in
minutes
It is Free