پس از این که پسران فریدون، به رغم تمام مانعتراشیهای سرو شاه یمن، با دختران او وصلت کردند و به ایران نزد پدر بازگشتند، فریدون برایشان نام گزید: سلم و تور و ایرج
قبل از این که پسران به ایران برسند فریدون در هیبت اژدهایی به سراغشان رفت که گوهر هر یک را بسنجد و از واکنشهایشان مطمئن شد که فرزند خردتر، ایرج، سزاوارتر از دو دیگر برای تاج و تخت ایران است.
بر همین اساس کشور روم را به سلم داد و توران را به تور و تاج و تخت ایران را به ایرج.
سلم و تور از این بخشش ناراضی بودند و بعد از چندی با هم نشستند و از کار پدر گله کردند و رسولی نزد وی فرستادند و به کارش اعتراض کردند. ایرج تصمیم گرفت از تاج و تخت ایران صرفنظر کند و به رغم توصیه پدر، بی لشکر به دیدن برادران برود و دلجویی کند.
Create your
podcast in
minutes
It is Free