اسکندر پس از این که ایران را فتح کرد هوس کرد که باقی دنیا را هم بگردد و ببیند و به عنوان مقدمه تصمیم گرفت روشنک (که باردار بود) را به وزیرش ارسطو بسپارد تا به همراه خزینه به یونان ببرد.
ارسطو پیشنهاد کرد که اسکندر هر گوشهای از ایران را به یک امیر بسپارد تا این امیران با یکدیگر درگیر باشند و هوس خونخواهی دارا و جنگ با روم به سرشان نزند.
شبیه همین داستان را در شاهنامه هم خواندهایم ولی در آنجا این اتفاق پس از جهانگردی اسکندر و پیش از مرگش میافتد.
بعد از عمل کردن به توصیه دستور، اولین جایی که اسکندر به قصد دیدنش قدم برداشت، زمین عرب بود
Create your
podcast in
minutes
It is Free