بحث آزادچهر و ایرا در آخر به جایی نرسید ولی مرد خانواده حرف خود را به کرسی نشاند و به راه افتادند و به سوی کوه عقاب رفتند. آنجا آزادچهر با پرندهای به نام یهه آشنا شد که از درباریان عقاب بود و هر دو در نگاه اول از هم خوششان آمد و با هم صمیمی شدند و قرار شد یهه آزادچهر را به بار عقاب ببرد.
#ایران #فارسی #ادبیات_فارسی #کتاب_صوتی #متن_کامل #مرزبان_نامه #معرفی_کتاب
Create your
podcast in
minutes
It is Free